عشق نهان
86/11/27 :: 10:22 صبح
بدون تو چه پروازی، چه احساسی چه آوازی
تویی که از صدای من، شراب کهنه می سازی
بیا خوبم که می دانم، در این بازی نمی بازی
نیاز رو تو خودم کشتم، که هرگز تا نشه پشتم
زدم بر چهره ام سیلی، که هرگز وا نشه مشتم
من آن خنجر به پهلویم، که دردم را نمی گویم
به زیر ضربه های غم، نیفتد خم به ابرویم
مرا اینگونه گر خواهی، دلت را آشیانم کن
من آن نشکستنی هستم، بیا و امتحانم کن
غرور ای ناجی حرمت، تو با من پا به پایی کن
به هنگام سقوط من، تو در من خودنمایی کن
من آن خورشید زرپوشم، که با ظلمت نمی جوشم
بجز آغوش دریا را، نمی گیرم در آغوشم
خانه
:: کل بازدیدها :: :: بازدید امروز :: :: بازدید دیروز ::
:: پیوندهای روزانه:: :: درباره خودم :: :: اوقات شرعی ::
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
RSS
5981
12
0
:: لینک به وبلاگ ::
|
:: وضعیت من در یاهو ::
:: اشتراک در خبرنامه ::
:: مطالب بایگانی شده ::